همه مسلمانان به این
مطلب اعتقاد دارند که قرآن معجزه است. خداوند خود بیان می دارد که انسانی
نمی تواند آیه ای مانند قرآن بیاورد زیرا انسان حتی خود را نمی شناسد و هیچ
گاه هم در این جهان نمی تواند بشناسد.
قرآن به دلیل آیات و نوشته هایش معجزه است و به خاطر وجود حقایقی است که در ان نهفته است. و برای همین کسی نمی تواند مانند آن سوره و آیه ای بیاورد. متاسفانه امروزه از سوی افرادی که خود را صاحب معرفت از دین می دانند نه تنها برخی آیات قران رد می شود بلکه جای ان آیه ، ایه دیگری هم آورده می شود.
مثل همان مباحث مربوط به زن و مرد و حقوق آنان است که بدون این که اصلا درک شود فلسفه آیات چیست با یک برداشت بسیار کودکانه از قرآن ، آن را زیر سوال می برند و عملا آیه ای دیگر در آن جایگزین می کنند. و جالب این جاست که معمولا استدلال های برگرفته شده از فلاسفه غربی وارد این آیات می شود بدون این که درنظر گرفته شود که آیا نظرات این فیلسوفان چقدر موثر است و تا چه حد کارایی دارد و چه دستاوردی دارد.
در این وبلاگ در مورد دستاوردهای فمنیسم که یکی از مکاتب فیلسوفان غربی است سخن گفته شده است. از جمله در پست هایی مانند " سوئد ناخدای کشتی فمنیسم در حال غرق شدن" ، "نمونه ای از ارضا نشدن طبیعی " که باز مربوط به سوئد و کشورهای اطرافش است.
نمونه بارز مثال آوردن از دستاوردهای شوم فمنیسم همین کشورهای شمال اروپا از جمله سوئد و فنلاند است که در این وبلاگ خیلی زیاد از دولت های این کشورها و از وضعیت واقعی این کشورها سخن به میان آمده است.
بالاخره این خیلی احمقانه است که اگر کسی قرآن را نفهمد آن را با چیزی تعویض نماید که نمی داند دستاوردش چیست و اصلا کارایی دارد یا خیر؟
و اتفاقا بررسی این کشورها و بررسی اجرای احکام مقابل قرآن خود معجزه بودن قرآن را نشان می دهد. اگر قران می توانست که با حرف عده ای که درک درستی از آن ندارند تغییر کند که معجزه نبود.
خیلی از استدلال های انان برای تحریف آیات قرآن به زمان ربط داده می شود اما بسیاری از شبهاتی که آنان در مورد آیات قرآن بیان می کنند در زمان نزول قرآن هم قابل طرح شدن هست و اصلا شبهات جدیدی نیست و نیز ملاک ها و معیارهای جاهلانه امروز نمی تواند قران را مطابق با میل خود تغییر دهید. مثل این است که فردی در مکانی از شهر محله بدنام درست کند و بخواهد احکام اسلام را متناسب با محله بدنام خود کند!!!
اکنون در زمان بدنامی از تاریخ زندگی می کنیم و نمی توان دین را به این زمان جاهلیت امروز نسبت داد.
قرآن به دلیل آیات و نوشته هایش معجزه است و به خاطر وجود حقایقی است که در ان نهفته است. و برای همین کسی نمی تواند مانند آن سوره و آیه ای بیاورد. متاسفانه امروزه از سوی افرادی که خود را صاحب معرفت از دین می دانند نه تنها برخی آیات قران رد می شود بلکه جای ان آیه ، ایه دیگری هم آورده می شود.
مثل همان مباحث مربوط به زن و مرد و حقوق آنان است که بدون این که اصلا درک شود فلسفه آیات چیست با یک برداشت بسیار کودکانه از قرآن ، آن را زیر سوال می برند و عملا آیه ای دیگر در آن جایگزین می کنند. و جالب این جاست که معمولا استدلال های برگرفته شده از فلاسفه غربی وارد این آیات می شود بدون این که درنظر گرفته شود که آیا نظرات این فیلسوفان چقدر موثر است و تا چه حد کارایی دارد و چه دستاوردی دارد.
در این وبلاگ در مورد دستاوردهای فمنیسم که یکی از مکاتب فیلسوفان غربی است سخن گفته شده است. از جمله در پست هایی مانند " سوئد ناخدای کشتی فمنیسم در حال غرق شدن" ، "نمونه ای از ارضا نشدن طبیعی " که باز مربوط به سوئد و کشورهای اطرافش است.
نمونه بارز مثال آوردن از دستاوردهای شوم فمنیسم همین کشورهای شمال اروپا از جمله سوئد و فنلاند است که در این وبلاگ خیلی زیاد از دولت های این کشورها و از وضعیت واقعی این کشورها سخن به میان آمده است.
بالاخره این خیلی احمقانه است که اگر کسی قرآن را نفهمد آن را با چیزی تعویض نماید که نمی داند دستاوردش چیست و اصلا کارایی دارد یا خیر؟
و اتفاقا بررسی این کشورها و بررسی اجرای احکام مقابل قرآن خود معجزه بودن قرآن را نشان می دهد. اگر قران می توانست که با حرف عده ای که درک درستی از آن ندارند تغییر کند که معجزه نبود.
خیلی از استدلال های انان برای تحریف آیات قرآن به زمان ربط داده می شود اما بسیاری از شبهاتی که آنان در مورد آیات قرآن بیان می کنند در زمان نزول قرآن هم قابل طرح شدن هست و اصلا شبهات جدیدی نیست و نیز ملاک ها و معیارهای جاهلانه امروز نمی تواند قران را مطابق با میل خود تغییر دهید. مثل این است که فردی در مکانی از شهر محله بدنام درست کند و بخواهد احکام اسلام را متناسب با محله بدنام خود کند!!!
اکنون در زمان بدنامی از تاریخ زندگی می کنیم و نمی توان دین را به این زمان جاهلیت امروز نسبت داد.