مبارزه با افکار فمنیستی

این وبلاگ جهت مبارزه با شیوع افکار فمینیستی و فروپاشی خانواده و جابجایی نقش سنتی و اسلامی زن و مرد تاسیس شده است.

مبارزه با افکار فمنیستی

این وبلاگ جهت مبارزه با شیوع افکار فمینیستی و فروپاشی خانواده و جابجایی نقش سنتی و اسلامی زن و مرد تاسیس شده است.

جهت مبارزه با شیوع تفکرات فمنیسیتی در خانواده ها و جامعه و رسانه ها، با توجه به آمار روز افزون طلاق و افزایش فساد و فروپاشی خانواده تلاش جدی لازم است. متاسفانه در قلمرو دجالی ماشینی مدرن امروز، فرصت مناسب برای کسانی که می خواهند فطرت انسان را زیر پا گذارند و نسل بشر را منقرض کنند فراهم آمده است. اما نکته تلخ اینجاست که دین نیز دستاویز تمدن ضاله و مکاتب ضاله ای نظیر فمینیسم شده است و سعی در ترکیب فمینیسم که هیچ سازگاری با اسلام ندارد در احکام دین می شود. امروزه با کمال گستاخی مسئولیت مردان در قرآن که مسئولیت نان آوری و مادی و معاش خانواده و جامعه است به حق زن تبدیل شده است. در صورتی که اتفاقا حقوق زن و مرد هر دو در این سیستم لگدمال می شود.

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زناشویی» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

خواندن این پست به همراه خواند پست قبلی توصیه می شود. مطالب پررنگ متعلق به وبلاگ ذکر شده است و مطالب کمرنگ متعلق به همین وبلاگ است.

....................................................................................................................................

گاهی نیز از حقوق زنان می گویند و چنین وا می نمایند که زنان را حقوقی هست که ما جلو آنها را گرفته ایم؛ و اینکه زنان باید پابپای مردان راه روند و همچون آنان در پارلمان نماینده باشند، همچون مردان در عدلیه به داوری و قضاوت برگزیده شوند، همچون آنان وزیر گردند و رییس اداره شوند. اینها حقوق آنهاست که ما جلو گرفته ایم!

ولی اینها حقوق زنها نیست و ما در این درباره سخن خواهیم راند. زنان باید به کشور و توده مردم دل بندند و از پیشآمدها آگاه باشند و در کارها همدستی نمایند. ولی نماینده شدن و داور و قاضی بودن کارهای آنها نیست. خدا زنان را برای کارهایی آفریده و مردان را برای کارهایی.

آری امروز بزنان سختیهایی می رود ولی نه از آنکه آنها دسته جدایی هستند، بلکه از اینکه آمیغها(= حقایق) شناخته نمی باشد و یکراه بخردانه برای زندگانی در میان نیست.

یک حق زنان که امروز پایمال می گردد حق شوهر پیدا کردن و فرزند داشتن است؛ این حق بی چون و جرای زنهاست.

خدا زنان را برای مردان و مردان را برای زنان آفریده که هیچیکی جدا از دیگری نتواند زیست ، و از اینجاست که شماره زنان و مردان را در همه جا و در همه زمانها یکسان( یا بسیار نزدیک بهم) گردانیده.

اینست مردی که بسال زناشویی رسیده و زن نمی گیرد هر آینه زنی را بدبخت می گرداند ( و بر عکس ) اگر کسانی در پی هواداری از زنهایند باید همین را بدیده گیرند. این ستم را باز گردانند، با این ستمگران درافتند. باید زناشویی ناچاری ( = اجباری) باشد که مردی که بسال زناشویی رسیده زن گیرد و گرنه بزهکار شناخته گردد و کیفر بیند[ و همینطور زنانی که بدون دلیل و به بهانه درس و تحصیلی که در اکثر موارد مورد نیاز آنها و جامعه نیست تن به ازدواج نمی دهند و فشار جنسی بر مردان مجرد وارد می کنند و آن زمینه ساز انواع انحراف و بزهکاری می شود و مردان جوان بجای گذاشتن توان و تلاش خود برای کار و تحصیل و تولید و پیشرفت کشور باید بدنبال راهی برای ارضاء غریزه جنسی باشند و تمام توان و انرژی و پول آنها صرف راههای نامشروع شود.

...........................................................................................................................................

مطلب فوق از وبلاگ شجاعانه برای وطنم بود که مدتی است دیگر نویسنده وبلاگ آن فعال نیست ایشان استدلالی که در مورد حقوق واقعی زنان آورده که گفته خودشان بعدها در مورد آن سخن خواهند گفت را ما در وبلاگمان بسیار گفتیم و در واقع حرفهایی که ایشان قرار بود بزند اما نزده است را بیان کردیم. ایشان در وبلاگشان تغییر سریع وضعیت زنان در دهه های اخیر و تناقض اساسی بین نظر علما در سالهای پیش و نه چندان دور و امروز را به وضوح نمایش داده است. البته مطلبی در این وبلاگ بود که قابل قبول نبود و با مطلب فوق تضاد داشت و آن عبارت بود از "فعلا می خواهم با طرح این مسایل به مردان جامعه یادآوری کنم که زنان از کجا به کجا رسیده اند اما وضع آنها چیست که هنوز اندر خم یک کوچه مانده اند. بررسی جنجالهای حضور اجتماعی و دخالت زنان در سیاست طی 50 - 60 سال اخیر که در چند یادداشت بعد از این خواهد آمد برای آشنایی با روند تغییر نگرش ها نسبت به چالشی ترین مباحث فرهنگی و اجتماعی می تواند جالب باشد و از سوی دیگر برای مردان جامعه می تواند الهام بخش باشد که اگر کمی تلاش کنند و زوری بالای سر مسئولان و حتی روحانیت بیاورند آنها هم می توانند خود را از قید و بند بسیاری از قوانین ظالمانه و متحجرانه ای که بر آنها تحمیل می شود و هیچ تناسبی با شرایط امروز جامعه ندارد ( و از جمله در حوزه حقوق خانواده )  خلاص کنند " 

...........................................................................................................................................

این مطلب ذکر شده با عبارات بالا تضاد داشت و از نوع همان تضادهایی بود که در پست قیلی بدان اشاره شد. نتیجه استدلال دوم نویسنده آن وبلاگ این است که مردان نیز از مسئولیت می گریزند و خواهان دوری از مسئولیت هستند که اصلا مطلوب زنان نیست. البته قوانین متحجرانه اگر شامل مهریه نجومی باشد که درست است اما این مهریه ها متعلق به زمان حال است یا گذشته؟ مسلم است که زمان حال. اگر زنان از وضعیتی که بودند فاصله گرفتند و خیلی از مردها را راندند و جای انها را با تشویق مردان بالا سر خود گرفتند دلیل نمی شود که مردان نیز خود را خلاص کنند چون میشود همان وضعیت غیر طبیعی و ننگ آور امروز و تازه تشدید هم می شود. مردان می بایست هنوز خواستار مسئولیت باشند و از جامعه بخواهند که مسئولیت های آنها را از انان نگیرد و آنان را از کار و مسئولیت منع نکند(طبق گفته پست تعریف نادرست حقوق زن، دادن مسئولیت ها و پست های سنگین به زنان با وجود مردانی که می توانند این پست ها و مسئولیت ها عهده دار شوند نشان از بی مسئولیتی و بی غیرتی مردان سرزمین است.) تا زن و مرد هر دو بتوانند به نیاز فطری خود دست یابند و مرد بتواند تکیه گاه محکم خانواده خود و فردی مسئول بماند تا نه زنی از مردی بنالد و نه مردی از زنی.

  • سامان امامی